نمایی از ایوان: بهشت ​​احمقان


اینجا کنار صندلیم با این منظره جلوی من نشسته ام، ذهنم نمی تواند سرگردان باشد. پروانه ها از اینجا به کجا پرواز می کنند؟ اگر بال داشتم کجا می رفتم؟

جایی برم؟ در یکی از نوشته‌های نیت بارگاتزه، او از این صحبت می‌کند که چگونه حتی اگر به گذشته سفر می‌کرد، موفق نمی‌شد. اوه مرد منو کشت او می‌گوید: «شاید به دهه 20 برمی‌گشتم و پسری را می‌دیدم که این تلفن قدیمی را در دست دارد. می‌دانی، در آینده آنها را در جیب خود خواهند داشت؟ آن مرد مانند واقعیت خواهد بود؟ چگونه این کار را انجام می دهند؟ به طرز چشمگیری مکث می کند، به آن فکر می کند و می گوید: “نمی دانم، مرد.” و تقریباً برای همه چیز خواهد بود. برای من سخت است که آنها را متقاعد کنم که من از آینده هستم.”

هاها، میدونم! اما در مورد آن فکر کنید، چقدر از آنچه در حال حاضر، در گذشته نزدیک و آینده پیش بینی شده در حال وقوع است، می دانید؟ شیش! پس اگر من یک پروانه بودم، آیا بر فراز دریاها، کوه ها، دریاچه ها، رودخانه ها و بیابان ها پرواز می کردم؟ آیا حیوانات در دنیای خود کنترل جاده و مرز دارند؟

فرض کلی این است که مشکل پول است. آیا حقیقت دارد؟ همیشه؟ من می‌خواهم پیشنهاد کنم که بیش از نیمی از مواقع پول را قربانی بسیاری از کارهایی کنیم که حتی بدون پول هم می‌توانیم انجام دهیم. یا اینکه برای انجام کاری که نیاز داریم به چیزهای زیادی نیاز نداریم. آیا این چیزی است که آنها در مورد تجارت می گویند؟ برای شروع، ما به اندازه مشتریان به سرمایه نیاز نداریم.

اما سر و صدا رفتن به جاهای مختلف چیست؟ آیا زندگی در یک مکان نمی تواند تمام زندگی شما را پر کند؟ بالاخره درختان به نظر مشکلی با آن ندارند؟ من فقط یک جستجوی سریع در گوگل انجام دادم و شما آنچه را که فقط ثابت کردم را باور نمی کنید!؟ به نظر شما کهنسال ترین درخت چند ساله است و عمر کل درختان چقدر است؟

آیا برای پاسخ ها آماده اید؟ من اینطور فکر نمی کنم! طبق گزارش logmasterstreeservice.com، “به طور کلی، درختان بسته به گونه آنها از 30 سال تا 2000 سال عمر می کنند، با میانگین طول عمر یک درخت 300-400 سال.” Conservation.org می‌گوید: «در شرق کالیفرنیا، کاج بزرگ حوضه (Pinus longaeva)، معروف به Methuselah، مدت‌ها تصور می‌شد که قدیمی‌ترین موجود زنده روی زمین است. طبق داده‌های موجود در حلقه‌ها، متوشالح 4853 سال سن دارد، به این معنی که او دقیقاً قبل از زمانی که مصریان باستان اهرام را در جیزه ساختند، تأسیس شده است.

من مطمئن نیستم که می دانم چگونه سرم را دور آن بپیچم! من همیشه مجذوب درختان بودم و احساس می کردم که چیز خاصی در آنها وجود دارد. اما هرگز در طی یک میلیون سال حدس نمی زدم که اینطور باشد! به نظر خیلی خارج از این دنیا می آید، می تواند یکی از داستان های وحشی مارکوپولو باشد، اینطور نیست؟

مارکو یک تاجر، کاشف و نویسنده ونیزی قرن سیزدهم بود که در سراسر آسیا سفر کرد و با برخی از ظالمانه ترین داستان هایی که تا به حال شنیده شده بود به خانه بازگشت. آنچه او توصیف کرد، هیچ کس نمی توانست درک کند و بسیاری فکر می کردند که او دیوانه است. گفته می‌شود که در بستر مرگ، کشیش سعی کرد او را وادار کند که از تمام آنچه گفته بود صرف نظر کند. او قبول نکرد. چطور نشد؟ او همه چیز را با چشمان خود دید.

این که آیا او برخی از حساب های خود را تزئین کرده است یا نه، احتمالاً بی ربط است. من فکر می‌کنم که بازگویی هر چیزی، بسته به مهارت‌های ارتباطی راوی، بزرگ‌تر از آنچه هست، خواهد بود. من بر این باورم که افرادی که دارای قدرت ابراز وجود هستند دلیلی هستند که ما موسیقی، شعر، رقص، نقاشی، مجسمه سازی و عکاسی داریم. آنها چیزی را می گیرند و منتقل می کنند که ما هرگز نمی توانیم آن را ثبت کنیم، حتی اگر در کنار هم بایستیم و به یک صحنه نگاه کنیم.

شاید «حماقت» سفر از تصاویر درخت و پرنده مهاجر باشد. ثابت ماندن به شما این امکان را می دهد که ریشه های عمیقی در زمین بگذارید، شکوفا شوید و قوی باشید. پرنده ای که از اینجا بال می زند غروب و مناظر را تعقیب می کند. او هرگز چیزی را که روحش می خواهد و به دنبال آن است نمی گیرد، اما دیدگاه ها همیشه ارزش دردسر را دارند.

شاید من فقط یک رمانتیک ناامید هستم، اما چیزی تقریباً هیجان انگیز در ملاقات با مردم، کنار گذاشتن کلیشه های قدیمی، چشیدن طعم های جدید و یادگیری سلام کردن به زبان دیگر وجود دارد. شما احساس می کنید که می توانید برای همیشه در آنجا زندگی کنید. انگار اگر از آنجا رد نمی شدی دنیایت آنقدر بی مزه می شد. شما می توانید سرنوشت را ببوسید که شما را به آنجا آورده است. و با این حال، افرادی که در اطراف شما هستند مانند شما در خانه هستند، زمانی که در فضای خود هستید. آنها به همان اندازه طبیعی هستند که می توانند عادی باشند. اگر آنها شما را در شرایطی که شما آن را مظهر عادی بودن می‌دانید ملاقات می‌کردند، ذهن آنها نیز منفجر می‌شد.

بنابراین، آیا بهشت ​​همان جایی است که شما آن را می سازید یا یک آسمان آبی مسحورکننده است؟ مهم نیست چقدر برای بالا رفتن از آن تلاش می کنید، هرگز نمی توانید آن را بگیرید. شاید این سعادت است. مسابقه ای بی پایان برای رسیدن به انتهای جهان؟ در اینجا هزار سفر وجود دارد، مهم نیست کدام راه را انتخاب کنیم، در رویا یا واقعیت. به سلامتی!

shaneeblog@ را در FB، IG، X، TikTok دنبال کنید

به 789 مشترک دیگر بپیوندید

دیدگاهتان را بنویسید